دوباره سفره ی اشک مرا تو گستردی چرا محدثه تابوت خانه آوردی !؟ اثر نداشت مگر دستمال زرد نبی

دوباره سفره ی اشک مرا تو گستردی چرا محدثه تابوت خانه آوردی !؟ اثر نداشت مگر دستمال زرد نبی

دوباره سفره ی اشک مرا تو گستردی چرا محدثه تابوت خانه آوردی !؟ اثر نداشت مگر دستمال زرد نبی

دوباره سفره ی اشک مرا تو گستردی چرا محدثه تابوت خانه آوردی !؟ اثر نداشت مگر دستمال زرد نبی

دوباره سفره ی اشک مرا تو گستردی چرا محدثه تابوت خانه آوردی !؟ اثر نداشت مگر دستمال زرد نبی
دوباره سفره ی اشک مرا تو گستردی چرا محدثه تابوت خانه آوردی !؟ اثر نداشت مگر دستمال زرد نبی
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
دوباره سفره ی اشک مرا تو گستردی چرا محدثه تابوت خانه آوردی !؟ اثر نداشت مگر دستمال زرد نبی

دوباره سفره ی اشک مرا تو گستردی

 چرا محدثه تابوت خانه آوردی !؟

 

 اثر نداشت مگر دستمال زرد نبی

 هنوز مثل گذشته دچار سر دردی!؟

 

 تمام پنجره ها را گشوده ام زهرا(س)

 کمی نسیم بیاید، چقدر تب کردی!


 اگر چه دنده ی یک دنده با تو لج می کرد

 صبور بوده به روی خودت نیاوردی

 

 چه آمده به سر چشم هایت ای بانو !؟

 که با دو دست پی جانماز می گردی

وحید قاسمی


تعداد بازديد : 181
شنبه 26 اسفند 1391 ساعت: 7:45
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف