loading...
حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه
خادم الزهرا (س) بازدید : 231 چهارشنبه 25 بهمن 1391 نظرات (1)

به بهانۀ هفده روز اقامت حضرت معصومه(س) در بیت النور قم

حضرت معصومه(س)-ورودیه به قم

 

...و به همراه همان ابر که باران آورد

مهربانی خدا در زد و مهمان آورد

باد یک نامۀ بی واژه به کنعان آورد

بوی پیراهنی از سوی خراسان آورد

به سر شعر هوای غزلی زیبا زد

دختر حضرت موسی به دل دریا زد

چادرش دست نوازش به سر دشت کشید

دشت هم از نفس چادر او گل می چید

چه بگویم که بیابان به بیابان چه کشید

من به وصف سفرش هیچ به ذهنم نرسید

باور این سفر از درک من و ما دور است

شاعرانه غزلی راهی "بیت النور" است

آمد اینگونه ولی هر چه که آمد نرسید

عشق همواره به مقصود به مقصد نرسید

که اویس قرنی هم به محمد نرسید

عاقبت حضرت معصومه به مشهد نرسید

ماند تا آینۀ مادر دنیا باشد

حرم او حرم حضرت زهرا باشد

صبح شب می شد و شب نیز سحر هفده روز

چشم او چشمه ای از خون جگر هفده روز

بین سجاده، ولی چشم به در هفده روز

چشم در راه برادر شد اگر هفده روز

روز و شب  پلک ترش روضه مرتب می خواند

شک ندارم که فقط روضۀ زینب می خواند

ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط میرزا حسین در تاریخ 1391/12/02 و 1:21 دقیقه ارسال شده است

حضرت معصومه (سلام الله عليها)

از غم هجررضا جزدیدگان ترنداشت
آسمان دیده اش جزاشک غم اخترنداشت

کوبه کوصحرا به صحرا راه را پیموده بود
غیردیداربرادرمقصد دیگرنداشت

ارث زهرا بود عمرکوته اش اما دگر
همچومادرجای تازیانه درپیکرنداشت

درقم اوشد محترم چون بود ازنسل رسول
دخت پیغمبرامان درشهرپیغمبرنداشت

اهل قم کردند به عشق حیدراو را احترام
شهرقم آری به سینه کینه حیدرنداشت

درمدینه عشق حیدرشد گناه فاطمه
تازیانه خورد ودست ازیاری اوبر نداشت

قسمتش این شد برادر را ندیده جان دهد
تادم آخرولی این غصه را باور نداشت

جان سپرد اما برادررا به جان کندن ندید
ورنه تاب دیدن این صحنه را خواهر نداشت

بارالها ای خدا زینب مگرخواهرنبود
یا حسینش غیراودرکربلا یاورنداشت

(ازحرم تا قتلگه زینب صدا می زد حسین )
آخرآن لب تشنه دیگرطاقت خنجرنداشت

هرچه زد فریاد اما کس جوابش را نداد
چاره ای جزدست بگذارد به روی سرنداشت

خواهرش می دید و می لرزید ومی زد برسرش
کاش دیگردرمیان قتلگه مادرنداشت

آن همه شمشیروتیغ ونیزه ویک نیمه جان
حق بده یک جا برای بوسه خواهرنداشت











حضرت معصومه (سلام الله عليها)

از غم هجررضا جزدیدگان ترنداشت
آسمان دیده اش جزاشک غم اخترنداشت

کوبه کوصحرا به صحرا راه را پیموده بود
غیردیداربرادرمقصد دیگرنداشت

ارث زهرا بود عمرکوته اش اما دگر
همچومادرجای تازیانه درپیکرنداشت

درقم اوشد محترم چون بود ازنسل رسول
دخت پیغمبرامان درشهرپیغمبرنداشت

اهل قم کردند به عشق حیدراو را احترام
شهرقم آری به سینه کینه حیدرنداشت

درمدینه عشق حیدرشد گناه فاطمه
تازیانه خورد ودست ازیاری اوبر نداشت

قسمتش این شد برادر را ندیده جان دهد
تادم آخرولی این غصه را باور نداشت

جان سپرد اما برادررا به جان کندن ندید
ورنه تاب دیدن این صحنه را خواهر نداشت

بارالها ای خدا زینب مگرخواهرنبود
یا حسینش غیراودرکربلا یاورنداشت

(ازحرم تا قتلگه زینب صدا می زد حسین )
آخرآن لب تشنه دیگرطاقت خنجرنداشت

هرچه زد فریاد اما کس جوابش را نداد
چاره ای جزدست بگذارد به روی سرنداشت

خواهرش می دید و می لرزید ومی زد برسرش
کاش دیگردرمیان قتلگه مادرنداشت

آن همه شمشیروتیغ ونیزه ویک نیمه جان
حق بده یک جا برای بوسه خواهرنداشت



























کد امنیتی رفرش
درباره ما
بسم رب الشهدا . سلام. به سایت حرم شاه خوش آمدید. شهدا رفتند که ما بمانیم و راهشان را ادامه بدهیم. خون آنان دلیل بودن ماست. یا ایهالکافرون برای ما قتلگاهیست که به سوی آن با سر می دویم تا خدا را در خون خود آغشته ملاقات کنیم. رو به پایین گر رود بر ذوالفقارش خون ما زیر تیغش رو به بالا نام حیدر می رود
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 27172
  • کل نظرات : 3268
  • افراد آنلاین : 68
  • تعداد اعضا : 1855
  • آی پی امروز : 1018
  • آی پی دیروز : 405
  • بازدید امروز : 11,862
  • باردید دیروز : 3,401
  • گوگل امروز : 89
  • گوگل دیروز : 56
  • بازدید هفته : 15,263
  • بازدید ماه : 22,590
  • بازدید سال : 397,390
  • بازدید کلی : 22,644,351