loading...
حرم شاه - بانک جامع اشعار مذهبی روضه و مرثیه
خادم الزهرا (س) بازدید : 389 دوشنبه 11 دی 1391 نظرات (0)

 

آمدم از سفر و جز غمم احوال نبود

این چهل روز کم از غصه ی چل سال نبود

 

با سرت بودم و فکر بدن ات می کُشتم

کاش آنروز نمی دیدم و پامال نبود

 

دم دروازه ی ساعات عجب بزمی بود

کاشکی دور و برم اینهمه جنجال نبود

 

پیر شد زینبت از بس به سرت سنگ زدند

ورنه این خواهرت آنقدر کهنسال نبود

 

چوب را زد به لبت یاد لبت افتادم

هیچ کس فکر من و گریه اطفال نبود

 

خیره شد سمت سکینه ، نفس ام بند آمد

این یکی فکر بدی داشت....نه خلخال نبود..

 

خسته ات می کنم اما ز سفر برگشتم

چه بگویم خبر از  زینب و اجلال نبود

 

جای شکر است که برگشتم و دیدم امروز

بدن کوفته ات گوشه گودال نبود

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
بسم رب الشهدا . سلام. به سایت حرم شاه خوش آمدید. شهدا رفتند که ما بمانیم و راهشان را ادامه بدهیم. خون آنان دلیل بودن ماست. یا ایهالکافرون برای ما قتلگاهیست که به سوی آن با سر می دویم تا خدا را در خون خود آغشته ملاقات کنیم. رو به پایین گر رود بر ذوالفقارش خون ما زیر تیغش رو به بالا نام حیدر می رود
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 27172
  • کل نظرات : 3268
  • افراد آنلاین : 62
  • تعداد اعضا : 1855
  • آی پی امروز : 38
  • آی پی دیروز : 1112
  • بازدید امروز : 156
  • باردید دیروز : 13,893
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 92
  • بازدید هفته : 17,450
  • بازدید ماه : 24,777
  • بازدید سال : 399,577
  • بازدید کلی : 22,646,538