يا رضيع الحسين (ع)
دست را بر طناب میگیرد
بچه را از رباب میگیرد
دست و پا میزند علی اصغر
خیمه را اضطراب میگیرد
مگر این حنجر ِبهم خورده
چند قطره آب میگیرد؟!
از سؤال نکرده اش حنجر
به سه صورت جواب میگیرد
از غنچه ي گل این بار
تیر دارد گلاب میگیرید
تا که اصغر سوار عرش شود
خود مولا رکاب میگیرد
(شاعرش را نميشناسم)