تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
|
اشعار شب هفتم – مطهره عباسیان
ظهر ست و خون در دشت ، گُل می پروراند
ظهر ست و فردا ریشه در خون می دواند
آنقدر غم در دشت جولان می دهد تا
شش ماهه ها را هم به میدان می کشاند
شش ماهه ای از فرط غیرت ، با لب خشک
خود را به آغوش شهادت می رساند
این گریه ها و بی قراری ها بهانه ست
تا خویش را از دست مادر وا رهاند
باید امامش را کند یاری، نباید
یک لحظه هم خون خدا تنها بماند
مادر ! تحمل کن... که فردا این سر من
از نیزه های نیزه داران جا نماند
مطهره عباسیان
تعداد بازديد : 157
چهارشنبه 01 آذر 1391 ساعت: 9:31
نویسنده: خادم الزهرا (س)
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب