سرت به نیزه سلامت، سلام ما برسان
سلام ما به شهیدان کربلا برسان
به چشمه ای که روان است کاسه ی آبی
به دست های برادر جدا جدا برسان
هنوز آتش گرمی است زیر خاکستر
حدیث خیمه ی ما را به ابرها برسان
سرت به نیزه سلامت، حدیث نی سر توست
بیا و سِرّ مگو را به آشنا برسان
روایتی که به هر بند آن حکایت هاست
ز بند بند وجودت به ما سوا برسان
گلاب و گریه نصارا نثار روی تو کرد
بیا و حرف مگو را به آشنا برسان
بیا و منزل منزل وَ نی به نی بنویس
به روی بال ملائک به نینوا برسان
به خط کوفی اگر نامه ای ست آتش باش
قضا قضا بنویس و بلا بلا برسان
خطابه خوانی خواهر کجا و اهل خطا
به جای خط امان، جمله را قضا برسان
تمام خطبه ی خون را که از گلوی تو ریخت
به سوگنامه نویسان کربلا برسان