عطری که از حوالی پرچم وزیده است
ما را به سمت مجلس آقا کشیده است
از صحن این حسینیه تا صحن کربلا
صد کوچه واکنید محرم رسیده است
دست ازل دوچشم مرا وقف گریه کرد
اصلا مرا برای همین آفریده است
آقا ببین برای عزای تو ملدرم
پیراهن سیاه برایم خریده است
نورش نمی دهند و بهشتش نمی برند
چشمی که روضه های شما را ندیده است
هر چند صد پیاله تو را گریه کرده اند
اما هزار قطره ی اشک نچیده است