بسترِ بيمار پهن و بسترَّم ناخوش است ياس سرخ ونيلیُّ وخاکستريَّم ناخوش است نيمه شب گاهی صداي آه مخ

بسترِ بيمار پهن و بسترَّم ناخوش است ياس سرخ ونيلیُّ وخاکستريَّم ناخوش است نيمه شب گاهی صداي آه مخ

بسترِ بيمار پهن و بسترَّم ناخوش است ياس سرخ ونيلیُّ وخاکستريَّم ناخوش است نيمه شب گاهی صداي آه مخ

بسترِ بيمار پهن و بسترَّم ناخوش است ياس سرخ ونيلیُّ وخاکستريَّم ناخوش است نيمه شب گاهی صداي آه مخ

بسترِ بيمار پهن و بسترَّم ناخوش است ياس سرخ ونيلیُّ وخاکستريَّم ناخوش است نيمه شب گاهی صداي آه مخ
بسترِ بيمار پهن و بسترَّم ناخوش است ياس سرخ ونيلیُّ وخاکستريَّم ناخوش است نيمه شب گاهی صداي آه مخ
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
بسترِ بيمار پهن و بسترَّم ناخوش است ياس سرخ ونيلیُّ وخاکستريَّم ناخوش است نيمه شب گاهی صداي آه مخ

بسترِ بيمار پهن و بسترَّم ناخوش است

 ياس سرخ ونيلیُّ وخاکستريَّم ناخوش است

نيمه شب گاهی صداي آه مخفی ميرسد

 تا بدانم زخمیِّ نيلوفريَّم ناخوش است

پيش پاهاي علی برخواست ازجايش ولی

 تکيه برديوار زد همسنگريَّم ناخوش است

سعی دارد تا بخندد بر رويم امّا خدا

 خنده ي تلخ سلام آخريَّم ناخوش است

قوت قلبم  قرارم  بي قرارم رفتنی ست

 آنکه در شادیُّ وغم شد مشتريَّم ناخوش است

روي بستر روي در گوشه کنار خانه ام

 لَخته هاي خون به من گويد پريَّم ناخوش است

چادرش َبررو ودستش را به پهلويش گرفت

آيه هاي کوثر پيغمبريَّم   ناخوش است

سينه ي اين عاشق و آه مدينه گفته اند

مادر اين کودکان مادريَّم  ناخوش است

 

شاعر: حسين ايماني

تعداد بازديد : 151
شنبه 28 مرداد 1391 ساعت: 14:54
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف