با همان عمر ِكَمَم دست ستم بد تا كرد موقع قد كشي ام بود كه پشتم تا كرد دورهايت زدي و نوبت ما شد ام

با همان عمر ِكَمَم دست ستم بد تا كرد موقع قد كشي ام بود كه پشتم تا كرد دورهايت زدي و نوبت ما شد ام

با همان عمر ِكَمَم دست ستم بد تا كرد موقع قد كشي ام بود كه پشتم تا كرد دورهايت زدي و نوبت ما شد ام

با همان عمر ِكَمَم دست ستم بد تا كرد موقع قد كشي ام بود كه پشتم تا كرد دورهايت زدي و نوبت ما شد ام

با همان عمر ِكَمَم دست ستم بد تا كرد موقع قد كشي ام بود كه پشتم تا كرد دورهايت زدي و نوبت ما شد ام
با همان عمر ِكَمَم دست ستم بد تا كرد موقع قد كشي ام بود كه پشتم تا كرد دورهايت زدي و نوبت ما شد ام
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
با همان عمر ِكَمَم دست ستم بد تا كرد موقع قد كشي ام بود كه پشتم تا كرد دورهايت زدي و نوبت ما شد ام

با همان عمر ِكَمَم دست ستم بد تا كرد

موقع قد كشي ام بود كه پشتم تا كرد

دورهايت زدي و نوبت ما شد امشب

چشم كم سوي مرا ديدن تو بينا كرد

لذتي دارد عجب بوسه ي دو لب تشنه

لب به لب خورد به هم زخم دو لب سر وا كرد

نوه ي فاطمه بودم سندش را دشمن

با كف پا به روي چادر من امضا كرد

همه ي صورت من قدر ِكفِ دستي نيست

دور از ديده ي تو عقده ي خود را وا كرد

عمو عباس كجا بود ببيند آن مرد

به سرم داد زد آنقدر مرا دعوا كرد

ناسزا گفت و به گريه دهنش را بستم

دشمنت را نفس فاطمي ام رسوا كرد

بي كفن دفن شدم اي پدر بي كفنم

داغ مجنون همه جا تازه غم ليلا كرد

دختر بي ادبي مسخره ميكرد مرا

دو سه تا پارگي از روسري ام پيدا كرد

عمر يك ظرفِ ترك دار به ضربي بسته ست

عمه بر دست مرا برده و جابجا كرد

عمه هربار كه با گريه بغل كرد مرا

ياد آن صورت نيلي شده ي زهرا كرد

قاسم نعمتی


تعداد بازديد : 291
شنبه 28 مرداد 1391 ساعت: 4:50
نویسنده:
نظرات(0)
مطالب مرتبط
بخش نظرات این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف